English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3024 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forthcoming U درشرف
forthcoming <adj.> U آماده به ارائه [نزدیک به تحقق]
forthcoming U اینده
forthcoming U اماده ارائه دادن
forthcoming U نزدیک
the forthcoming movie U فیلمی که به زودی به سینما می آید
your book U کتاب شما
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
this book is yours U این کتاب مال شما ست
that is my book U کتاب من است
it was a p to another book U مقدمه کتاب دیگربود
here is my book U کتاب من اینها
here is my book U اینست کتاب من
book U بداخلاق
the a of a book U خوانندگان کتابی
your book U کتابتان
book one U کتاب نخست
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
very many book U کتابهای خیلی زیاد
the book is out of p U کتاب تمام شده است
by the book U کتابی
by the book U ازروی کتاب
book value U ارزش دفتری
book value U ارزش ثبت شده در دفتر
book value U بهای دفتری
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
i will t. you for the book U شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
book one U جلد نخستین
you are welcome to my book U بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
to book something U چیزی را سفارش دادن
that book U ان کتاب
book U اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
book U شماره بازیگرخطاکار
book U دفتر
with out book U برون سند کتابی ازبر
book U فصل یاقسمتی از کتاب
book U ثبت کردن
book U رزرو کردن توقیف کردن
that book U این کتاب
book U درکتاب یادفترثبت کردن
book U مجلد دفتر
to book something U چیزی را رزرو کردن
book U کتاب
that is my book U این
tou book U لباس تکواندو
run book U دفتر اجرا
waste book U دفتر باطله
to gut a book U مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
what is this book worth? U این کتاب چقدر ارزش دارد
white book U کتاب سفید
white book U ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
Please fetch the book. U لطفا"بروکتاب رابیاور
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
run book U دفتر رانش
woman of the book U کتابیه
word book U کتاب لغت
year book U سالنامه
Yellow Book U مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
scrap book U مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
to subscribe for a book U پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
service book U کتب دعا
to consult a book U سرکتاب باز کردن
to bring to book U حساب پس گرفتن
to bring to book U بازخواست کردن از
to bind a book U صحافی کردن یک کتاب
time book U دفتر ثبت ساعات کار
thank tou for that book U متشکرم
the book is print U کتاب برای فروش موجودایت
that book will immortalize him U ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
the book is print U کتاب زیر چاپ است
to wade through a book U بکندی وزحمت کتابی راخواندن
to consult a book U از کتاب فال گرفتن
thank tou for that book U خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
service book U کتب مذهبی
telephnone book U دفتر تلفن
text book U کتاب درسی
to read a book U کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
to put any one through a book U کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
text book U کتاب اصلی دریک موضوع
to license a book U اجازه چاپ کتابی را دادن
to gut a book U جوهرمطالب کتابیراکشیدن
text book U رساله
to e. upon acovnt book U همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
the book is my property U کتاب مال من است
book of matches U جعبهکبریت
book keeping U حسابداری [حسابداری]
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
when reading a book U در حال خواندن کتابی
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
throw the book at <idiom> U شدیدا مواخذه کردنبخاطر شکستن قانون
To talk like a book . U لفظ قلم صحبت کردن
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
word book U واژه نامه
edition [ed.] [of a book] U چاپ [کتابی]
edition [ed.] [of a book] U ویرایش [کتابی]
book a seat U جا رزرو کردن
have one's nose in a book <idiom> U کرم کتاب خوانی داشتن
have one's nose in a book <idiom> U دائم سر توی کتاب داشتن
word book U دیکشنری
word book U لغت نامه
word book U فرهنگ لغات
word book U قاموس
word book U کتاب لغت
What is the title of the book ? U عنوان این کتاب چیست ؟
You wI'll benefit by this book . U از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
She was reading the book to herself. U کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
book ends U کتابنگهدار
appointment book U دفترچهقرارملاقاتها
telephone book U راهنمای تلفن
telephone book U دفتر تلفن
phone book U دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone book U کتاب راهنمای تلفن
log book U رخداد نامه
log book U رخداد نگاشت
log book U دفتر رخدادهای روزانه
comic book U کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
comic book U کتاب کاریکاتور
book plates U برچسب کتاب
bound book U کتابپربرگ
spine of the book U تیرهپشتیکتاب
To bind a book. U کتابی را جلد کردن
rule book U کتابقانون
rent book U کتابچهایکهدرآنمبلغکرایهذکرشدهباشد
reference book U کتابمرجع
phrase book U لغتنامهمسافرت
pension book U برگهایکهوجهیکهبایستپرداختشوددرآندرجشدهاست
guest book U دفترچهمیهمانها
exercise book U کتابتمرین
cookery book U کتابآشپزی
code book U کتابرمزگشا
book token U کارتخریدکتاب
address book U دفترچه تلفن
book plate U برچسب کتاب
road book U راهنما
gun book U دفترچه خدمت توپ
call book U دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
bring to book U بازخواست کردن از
book review U مقاله درباره کتاب
book review U انتقاد از کتاب
book og kings U سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
book og kings U کتاب پادشاهان
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
book of psalms U مزامیر داود
book of psalms U زبور حضرت داود
book of psalms U زبور داود
book of proverbs U کتاب امثال حضرت سلیمان
book of account U دفترحساب
chap book U کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
check book U کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
cheque book U دفترچه چک
guide book U راهنمای مسافران
guide book U کتاب راهنما
Green Book U مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
fly book U قوطی مگس ساختگی
field book U دفترچه یادداشت نقشه بردار
day book U دفتر روزنامه
copy book U دفتر کپیه
condition book U کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
class book U کتاب کلاسی
bell book U دفتر موتورخانه
cheque book U دسته چک
book of account U دفتر روزنامه
book of account U دفتر کل
book move U حرکت کتابی شطرنج
black book U دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
bill book U دفتر بروات
bell book U دفتر ثبت دستورات موتور
account book U دفتر حساب
accession book U فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
talking book U صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
statute book U قوانین موضوعه
statute book U کتاب قانون
statute book U کتاب نظامنامه
prayer book U دعانامه
prayer book U نماز نامه
prayer book U کتاب نماز
black book U کتاب سیاه
blank book U دفترسفید
blank book U کتابچه
book message U نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
book marker U چوب الف
book marker U نشان لای کتاب
book making U شرطبندی
book learning U علم کتابی
book keeper U دفتردار
book draw U تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
book debts U بدهی دفتری
book cost U هزینه ثبت شده در دفتر
blue book U کتاب ابی
blue book U هر کتاب یا سند مستندوقابل اعتماد
blue book U هرکتاب یانشریه رسمی دولتی
cash book U دفتر نقدی
gun book U دفتریادداشت سوابق توپ
refit book U دفتر یادداشت وقایع دریایی
picture book U کتاب عکس دار
pepole of the book U اهل کتاب
peon book U دفتر ارسال مراسلات رسیدنامه
pass book U برای صاحب سپرده نگاه میدارد دفترنسیه دکاندار
pass book U دفتر حساب جاری
order book U دفتر سفارشات
Recent search history Forum search
1This student is stupid ,close the book on him.
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
2In someone bad (or good) books.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1i was in the middle of a thick law book
1was at once deep in my law book again
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1Regarding the forthcoming presentation,
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com